اوتار و سلسله مراتب روحانی
اغلبِ خدا رسیدگان بلافاصله برای ابد، جسم خود را رها میکنند و برای همیشه در جنبهی نامتجلی خداوند مجذوب میگردند. آنها فقط از سرور وصل آگاهند. برای آنان دیگر خلقت وجود ندارد و سیر مکرر زندگی و مرگ برایشان به پایان رسیده است. به این حالت موکتی Mokti یا آزادگی مطلق گفته میشود.
عدهای از خدا رسیدگان جسم خود را برای مدتی حفظ میکنند ولی آگاهی آنها کاملاً در جنبهی نامتجلی خدا جذب است و از این جهت از جسم خود و از خلقت ناآگاهند. آنان مدام در تجربهی سرور بیکران، نیروی بیکران و دانش بیکران خدا هستند ولی نمیتوانند برای خدمت به دیگران در راه رسیدن به آزادی مطلق، آگاهانه از آن استفاده نمایند. اما به هر حال وجود آنان در روی زمین مانند کانونی است برای تمرکز و انتشار نیروی بیکران، دانش بیکران و سرور بیکران خدا. کسانی که در مجاورت این اشخاص به سر میبرند، به آنان خدمت میکنند و آنان را میستایند به واسطهی این تماس، استفادهی روحانی میبرند. این چنین روحهایی مجذوب نام دارند و این نوع آزادگی ویده موکتی Vide Mokti یا آزادگی با بدن خوانده میشود. عده معدودی از خدارسیدگان بدن خود را حفظ مینمایند و در عین حال خود را در هر دو جنبهی متجلی و نامتجلی خدا میشناسند .آنان میدانند که هم ذات تغییر ناپذیر الهی هستند و هم اینکه تجلی لایتناهی از اشکال گوناگون میباشند. آنان خود را خدای فراسوی خلقت، خدای آفریدگار، خدای پروردگار و خدایی که فناگر همهی آفرینش است و هم چنین خدایی که همهی قید و بندهای آفرینش را به عهده گرفته و بر آنها چیره شده، میشناسد. آنان پیوسته آرامش مطلق، دانش لایتناهی و قدرت و سرور خدا را تجربه میکنند و از لذتهای این بازی الهی یعنی آفرینش، به نحو کامل برخوردارند. آنان میدانند که خدایی هستند که در همه چیز موجود است و از این جهت قادرند از نظر روحانی به همه چیز کمک کنند و میتوانند سایر روحها را به شکل مکتا Motka یا مجذوب و یا مانند خودشان که سدگورو (مرشد کامل) نامیده میشوند به خدا برسانند.
در هر زمان پنجاه و شش نفر (۵۶) روح به خدا رسیده در دنیا وجود دارد که در آگاهی یکسان میباشند ولی در عمل و وظیفه با یکدیگر متفاوت هستند. اغلب آنان، جدا از سایرین و بدون شناسایی مردم زندگی و کار میکنند. اما پنج تن که به تعبیری میتوان گفت سمت مدیریت این گروه را دارند همیشه در اجتماع انجام وظیفه میکنند و از نظر اجتماعی شهرت و اهمیت مییابند. اینان به عنوان سدگورو یا مرشد کامل شناخته میشوند. در دورههای اوتاری، اوتار به عنوان والاترین مرشد کامل در رأس این گروه و در رأس هیأت روحانی قرار دارد. دورههای اوتاری مانند جذر بهارهی آفرینش میباشد. اوتار سرچشمهی انتشار نیرویی جدید و آورندهی بیداری جدیدی در زندگی میباشد و آن هم نه برای عدهای معدود بلکه برای همه. آن کیفیت نیرو و آگاهی که قبلاً مورد استفاده و بهرهگیری روحهای پیشرفته بود در این زمان در اختیار همهی انسانیت قرار میگیرد. بهطور کلی هستی به سطح رفیعتری از آگاهی ترقی مینماید و به جریان شدیدتری از انرژی خو میگیرد. ارتقایی که از احساس به منطق می انجامد. یک چنین قدمی میباشد و ارتقا از منطق به الهام، قدمی دیگر خواهد بود. انتشار نوین این انگیزهی آفریننده با واسطهی تجسمی از ربانیت یا حلول خدا در حالتی به خصوص - اوتار- انجام میگیرد. اوتار اولین روحی بود که در سیر تکامل به مقام مرشد کامل (سدگورو) رسید و او تنها اوتاری است که تا کنون تجلی کرده یا تجلی خواهد کرد. به وسیله او بود که خدا برای نخستین بار سفر خود را از الوهیت ناآگاه به الوهیت آگاه به انجام رسانید. ابتدا ناآگاه انسان شد تا آگاهانه خدا شود. توسط او هر چندگاه، خداآگاهانه جسم انسانی میگیرد تا به انسانها رستگاری بخشد اوتار در اشکال مختلف تحت نامهای مختلف در زمانهای مختلف و در نقاط مختلف دنیا تجسم میپذیرد. در گذشته اوتار تحت نامهای زرتشت، رام، کریشنا، بودا، مسیح و محمد شناخته شده است.